( اسم ) تافته گرم شده داغ گشته .
تفیده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تفیده. [ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف ) گرم شده. تابیده. دعصاء؛ زمین نرم تفیده به آفتاب. ( منتهی الارب ). و رجوع به تف و تپ و تب و تاب و تفت و تفته شود.
فرهنگ عمید
گرم شده، داغ شده.
کلمات دیگر: