کلمه جو
صفحه اصلی

کیخسروی

فرهنگ فارسی

نام لحن سی ام از سی و یک لحن باربد : [ چو بر کیخسروی آواز دادی بکیخسرو روان را باز دادی . ] ( نظامی )
( صفت ) منسوب به کیخسرو
نام لحنی است که برسی لحن باربد افزوده اند چه به قول بعضی سی و یک لحن است ٠

فرهنگ معین

(کَ خُ رَ ) (اِ. ) نام لحنی از لحن - های باربد.

لغت نامه دهخدا

کیخسروی . [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُ ] (اِ) نام لحنی است که بر سی لحن باربد افزوده اند، چه به قول بعضی سی ویک لحن است . (برهان ) (آنندراج ). نام لحنی از لحنهای باربد. (ناظم الاطباء). نام یکی از سی لحن باربد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چو بر کیخسروی آواز دادی
به کیخسرو روان را بازدادی .

نظامی (از یادداشت ایضاً).



کیخسروی. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُ ] ( ص نسبی ) منسوب به کیخسرو. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
اگرچه دولت کیخسروی داشت
چو مدهوشان سر صحراروی داشت.
نظامی.
به کیخسروی نامش افتاده چست
نسب کرده بر کیقبادی درست.
نظامی.
جهانبانی و تخت کیخسروی
مقامی بزرگ است کوچک مدار.
سعدی.
رجوع به کیخسرو شود.

کیخسروی. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُ ] ( اِ ) نام لحنی است که بر سی لحن باربد افزوده اند، چه به قول بعضی سی ویک لحن است. ( برهان ) ( آنندراج ). نام لحنی از لحنهای باربد. ( ناظم الاطباء ). نام یکی از سی لحن باربد. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
چو بر کیخسروی آواز دادی
به کیخسرو روان را بازدادی.
نظامی ( از یادداشت ایضاً ).

کیخسروی . [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُ ] (ص نسبی ) منسوب به کیخسرو. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) :
اگرچه دولت کیخسروی داشت
چو مدهوشان سر صحراروی داشت .

نظامی .


به کیخسروی نامش افتاده چست
نسب کرده بر کیقبادی درست .

نظامی .


جهانبانی و تخت کیخسروی
مقامی بزرگ است کوچک مدار.

سعدی .


رجوع به کیخسرو شود.

فرهنگ عمید

۱. پادشاهی.
۲. (موسیقی ) از الحان قدیم ایرانی: چو بر کیخسروی آواز دادی / به کیخسرو روان را باز دادی (نظامی: لغت نامه: کیخسروی ).

دانشنامه عمومی

کیخسروی (بردسیر). کیخسروی (بردسیر)، روستایی از توابع بخش لاله زار شهرستان بردسیر در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان قلعه عسگر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۲۹خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

کیخسروی معانی مختلف در تاریخی سیاسی و جغرافیا و ادبی از عهد باستان از قوم ماد را دارند
کیخسروی از خاندان های بزرگ کرد نیز به شمار میروند و در اکثر نقاط خاورمیانه متمرکز و ساکن هستند.
کیخسروی های کرد به زبان کردی خسروانی یا همان سورانی گویش میکنند.
کیخسروی های فقط شامل کردها نمیشوند ولی ریشه تاریخی آنان به قوم ماد برمیگردد.
خسروی، کیخسروی، خسرویان، خسروی فر، خسروانی، خسروانی مجد، خسروانیان همگی از خاندان های بزرگ ایران قدیم و کردهای اصیل تا به امروز هستند و بر اساس مستندات دانشمندان و مورخین و شعرا بخوبی نمایان است



کلمات دیگر: