( اسم ) دباغت شده : دباغی گشته پوست پیراسته .
مدبوغ
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) دباغت شده ، دباغی گشته .
لغت نامه دهخدا
مدبوغ. [ م َ ] ( ع ص ) جلد مدبوغ ؛ پوست پیراسته. ( مهذب الاسماء ). دباغت یافته. دباغی شده. دبیغ. ( از متن اللغة ).
فرهنگ عمید
۱. ویژگی پوست پیراسته شده، دباغت شده.
۲. [مجاز] گرسنه.
۲. [مجاز] گرسنه.
کلمات دیگر: