درشت کردن درشتی کردن
تعنیف
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - درشتی کردن . ۲ - سرزنش کردن .
لغت نامه دهخدا
تعنیف. [ ت َ ] ( ع مص ) درشت کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درشتی کردن. ( آنندراج ). نرمی نکردن با کسی. ( از اقرب الموارد ). || سرزنش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ملامت نمودن. ( زوزنی ). سرزنش و ملامت نمودن به درشتی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به عنف و شدت و عتاب کسی را سرزنش کردن. ( از اقرب الموارد ). سرزنش نمودن. ( آنندراج ) : با من خطاب وعتاب و تشدید و تعنیف فرماید. ( سندبادنامه ص 108 ).
فرهنگ عمید
سرزنش کردن، به سختی ملامت کردن، با کسی به سختی و به درشتی رفتار کردن.
کلمات دیگر: