کلمه جو
صفحه اصلی

بوده

فارسی به انگلیسی

been

مترادف و متضاد

been (فعل)
بوده، اسم مفعول فعل بودن

has been (فعل کمکی)
بوده، بوده است

فرهنگ فارسی

بشر دوست ویونان دوست فرانسوی ( و. پاریس ۱۴۶۷- ف. ۱۵۴٠ م . ) وی از تقرب خود نزد فرانسوای اول استفاده کرده [ کلژ دو فرانس ] را ایجاد کرد .
( اسم ) ۱ - وجود داشته موجود . ۲ - واقع شده حادث گشته .

فرهنگ معین

(دِ ) (ص مف . ) ۱ - وجود داشته ، موجود. ۲ - واقع شده ، حادث گشته .

لغت نامه دهخدا

بوده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) وجودداشته و هستی داشته. ( ناظم الاطباء ).وجودداشته. موجود. ( فرهنگ فارسی معین ) :
ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد مانده و فرسوده ما.
نظامی.
ورای همه بوده ای بود او
همه رشته گوهرآمود او.
نظامی.
|| واقعشده. حادث گشته. ( فرهنگ فارسی معین ). شده وگشته. ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

بوده (به مجاری: Böde) یک شهرداری در مجارستان است که در Zalaegerszeg District واقع شده است. بوده ۹٫۱۷ کیلومتر مربع مساحت و ۳۰۷ نفر جمعیت دارد.

پیشنهاد کاربران

بوده: ( buda ) : [ اصطلاح چوپانی ] علف زعفران تابیده خشک شده. غذای مرغوب احشام.


کلمات دیگر: