۱ - سکه زر یا سیمی را ضرب کردن بنحوی که نصف آن فلز اصلی و نصف دیگری فلز پست ( مانند مس ) باشد سکه قلب زدن . ۲ - تقلب .
ده پنج زنی
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
سیم یا زر ناسره سکه زدن، سکۀ قلب زدن: تا ده دهی غرایبت هست / ده پنج زنی رها کن از دست (نظامی۳: ۳۶۵ ).
کلمات دیگر: