پر منفعت , سودمند , پرمنفعت , نافع , موفق , سودبخش , مفيد , سوداور
مربح
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
سودمند
فرهنگ معین
(مُ رَ بِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) سود ده ، نفع بخش ، پُرسود.
لغت نامه دهخدا
مربح. [ م ُ ب ِ ] ( ع مص ) سودمند. نفعبخش. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). نعت فاعلی است از ارباح : ندامت سود نداشت و پشیمانی مربح نبود. ( سندبادنامه ص 86 ). و آنگه ندامت و تأسف مربح و منجح نباشد. ( سندبادنامه ص 79 ).ندامت و تلهف بر فوت ایام تحصیل مربح نیست. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به ارباح و نیز رجوع به ربح شود.
دانشنامه عمومی
مربح روستاایست نیمه کوهستانی از توابع امارت فجیره از امارات هفتگانه دولت امارات متحده عربی و در شمال شرقی دولت امارات واقع شده است.این روستا در فاصلهٔ ۶ کیلومتری شهر الفجیره و در روی تپه ای و در کنار جادهٔ ارتباطی فجیره به خور فکان و در پایهٔ سلسله کوه های سربفلک کشیده کوه حجر واقع شده است.
دکتر: المجد، کمال، احمد، (دولة الامارات العربیة المتحدة، دراسة مسحیة شاملة) .، شرکه المصریة للطباعة والنشر: قاهره، چاپ اول، انتشار سال ۱۹۷۸ میلادی. (به عربی).
جمعیت روستا در حدود ۹۰ نفر (۲۷ خانوار) می باشند که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند،
دکتر: المجد، کمال، احمد، (دولة الامارات العربیة المتحدة، دراسة مسحیة شاملة) .، شرکه المصریة للطباعة والنشر: قاهره، چاپ اول، انتشار سال ۱۹۷۸ میلادی. (به عربی).
جمعیت روستا در حدود ۹۰ نفر (۲۷ خانوار) می باشند که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند،
wiki: مربح
کلمات دیگر: