کلمه جو
صفحه اصلی

کونه

فارسی به انگلیسی

butt

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کونسته ۲ - ته چیزی : زن آبستن که سیب را با کونه اش گاز بزند روی پشت بچه اش چال می افتد .

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) ته چیزی .

لغت نامه دهخدا

کونه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) به معنی کونسته است که کفل و سرین آدمی باشد. ( برهان ).کونسته. ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). سرین و قیل طرف سرین. ( فرهنگ رشیدی ). سرین و جفته و کفل آدمی و اسب. ( ناظم الاطباء ). هر یکی از دو طرف نشستنگاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : پس شیرین را گفت او را برهنه کن تا همه اندام وی بنگرم. او را برهنه کرد همه اندام او درست بود مگر که کونه چپ او کهتر از آن راست بود. ( ترجمه تاریخ بلعمی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). انگشتان دست باریک نه دراز و نه کوتاه و شکم با بر راست و دو کونه از پس پشت بلندتر و میانه باریک. ( ترجمه تاریخ بلعمی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). چون معاویه به محراب اندرشد به نماز، مبارک شمشیری بزد و راست برفت بر نشست او و هر دو کونه تا استخوان فرودآورد. ( مجمل التواریخ و القصص ).
شود دو کونه چو گلزار و بزم چون گلشن .
امیرمعزی ( از فرهنگ رشیدی ).
از نشان دو کونه من غر.
سنائی ( از فرهنگ رشیدی ).
|| پیازپاره ای نباتات چون پیاز نرگس و سنبل و جز آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || قسمت خوراکی بعضی گیاهها. غده بعض گیاهان چون سیب زمینی و شلغم و زردک و امثال آن. جزء مأکول بعض گیاهان ملصق به ریشه چون سیب زمینی و غیره. بیخ پاره ای نباتات چون کلم وشلغم و ترب و سیب زمینی و آن را خایه نیز گویند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ته چیزهایی ، نظیر: پیاز وتربچه و نظایر آن. || های آخر کلمه ، های نسبت و تشبیه است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ). || بیخ. ریشه. بن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- کونه بستن ؛ ریشه کردن : پیاز آدم ، هر جایی کونه نمی بندد. ( امثال و حکم دهخدا ).
- کونه کردن پیاز ؛ پاگیرشدن. استوار شدن در جایی. سابقه پیدا کردن و نفوذ یافتن و میخ خود را کوبیدن : بگذار فلان کس یک قدری پیازش در اینجا کونه کند، آن وقت خودش را نشان می دهد. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).
|| ته چیزی. ( فرهنگ فارسی معین ). || قسمتی که از بن گروهه خمیر گیرند آنگاه که گروهه بزرگتر از اندازه مقصود باشد. پرازده. ( فرزدق ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ته میوه هایی ، چون : خیار، سیب ، گلابی و غیره. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || بقیه وام و جز آن. بقیه حساب. ذُبابة. ذُنانة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کونه گذاشتن شود.

دانشنامه عمومی

کونه، (به فنلاندی: KONE، تلفظ بر وزن دوره) شرکت خدمات مهندسی فنلاندی است، که در سال ۱۹۱۰ تأسیس شد و ساختمان مرکزی آن، در شهر اسپو، فنلاند قرار دارد.
شرکت کونه، چهارمین تولیدکننده دستگاه های آسانسور در سراسر جهان است، همچنین تولیدکننده پله های برقی نیز می باشد. این شرکت، در زمینه نصب و خدمات تعمیر و نگهداری نیز فعالیت می کند. شرکت کونه دارای بیش از ۸۰۰ شعبه و مراکز ارائه خدمات، در بیش از ۴۰ کشور جهان است، که بالغ بر ۳۲،۵۰۰ نفر در این شعب، اشتغال دارند.
شرکت کونه در سال ۱۹۲۴ توسط یکی از ثروتمندترین خانواده های فنلاند، بنام خانواده هرلین خریداری شد. سکان رهبری شرکت کونه از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۴۱ در دست هارالد هرلین بود، پس از او، پسرش؛ هیکی اچ. هرلین ریاست این شرکت را بدست گرفت و تا سال ۱۹۸۷ در این سمت باقی ماند. سپس او نیز این پست را به پسرش؛ پیکا هرلین سپرد.
پیکا هرلین از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۳ مدیرعاملی این شرکت فنلاندی را در دست داشت. در حال حاضر، نسل جدیدی از خانواده هرلین، کنترل شرکت کونه را در دست دارند. آنتی هرلین؛ پسر ارشد پیکا هرلین، هم اکنون به عنوان رییس هیئت مدیره شرکت کونه فعالیت می نماید. واژه کونه (Kone) در زبان فنلاندی، به معنی "ماشین" یا "دستگاه" می باشد.

گویش مازنی

ریشه ی درخت کنده


کهنه قدیمی


/koone/ ریشه ی درخت کنده & کهنه قدیمی


کلمات دیگر: