کلمه جو
صفحه اصلی

بریده زبان

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه زبان او را بریده باشند . ۲- خاموش ساکت .

فرهنگ عمید

= زبان بریده

زبان‌بریده#NAME?



کلمات دیگر: