(تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) یکدیگر را نابود کردن . ۲ - (مص ل . ) با هم نیست شدن .
تفانی
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
تفانی. [ ت َ ] ( ع مص ) یکدیگر را نیست و سپری گردانیدن در جنگ و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نیست گردانیدن بعض قوم مر بعضی دیگر را. ( از اقرب الموارد ) :
این تفانی از ضد آید، ضد را
چون نباشد ضد، نَبْوَد جز بقا.
این تفانی از ضد آید، ضد را
چون نباشد ضد، نَبْوَد جز بقا.
مولوی.
فرهنگ عمید
یکدیگر را نابود کردن.
کلمات دیگر: