کلمه جو
صفحه اصلی

مبزج

لغت نامه دهخدا

مبزج. [ م ُ ب َزْ زَ ] ( ع ص ) آراسته شده و زینت داده شده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

مبزج. [ م ُ ب َزْ زِ ] ( ع ص ) آراینده و زینت دهنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

مبزج . [ م ُ ب َزْ زَ ] (ع ص ) آراسته شده و زینت داده شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


مبزج . [ م ُ ب َزْ زِ ] (ع ص ) آراینده و زینت دهنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: