کلمه جو
صفحه اصلی

لزمه

لغت نامه دهخدا

( لزمة ) لزمة. [ ل ُ م َ ] ( ع مص ) لَزم. رجوع به لزم شود.

لزمة. [ ل ُ زَ م َ ] ( ع ص ) نیک ملازم چیزی که مفارقت نکند از وی. ( منتهی الارب ).

لزمة. [ ل ُ زَ م َ ] (ع ص ) نیک ملازم چیزی که مفارقت نکند از وی . (منتهی الارب ).


لزمة. [ ل ُ م َ ] (ع مص ) لَزم . رجوع به لزم شود.



کلمات دیگر: