مترادف به هم ریخته : آشفته، پریشان، بی نظم
به هم ریخته
مترادف به هم ریخته : آشفته، پریشان، بی نظم
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
آشفته، پریشان
بینظم
فرهنگ عمید
درهم شده، بی نظم وترتیب.
واژه نامه بختیاریکا
پیشکِنیدِه؛ جیتینیدِه؛ شِمتِه؛ شِندِه
پیشنهاد کاربران
آشفته
پریشان
خشذتبل
کلمات دیگر: