دوخت و دوز
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
خیاطی .
لغت نامه دهخدا
دوخت ودوز. [ ت ُ ] ( اِ مرکب ) خیاطی. خیاطت. عمل دوختن : دختر فلانی دوخت ودوز خوب بلد است. ( یادداشت مؤلف ). || خیاطی جزئی. خیاطی های جزیی که جنبه ٔوصله و پینه و تعمیر دارد. ( فرهنگ لغات عامیانه ).
- دوخت ودوز کردن ؛به خیاطت جزیی پرداختن. ( یادداشت مؤلف ).
- دوخت ودوز کردن ؛به خیاطت جزیی پرداختن. ( یادداشت مؤلف ).
واژه نامه بختیاریکا
دِرُ و دُوز
کلمات دیگر: