کلمه جو
صفحه اصلی

میر مات

واژه نامه بختیاریکا

امیر مات؛ بزرگ مزرعه؛ سربرزگر؛ کسی که وظیفه هماهنگی؛ هدایت بین برزگرها را عهده دار است


کلمات دیگر: