ادا شده و پرداخته شده .
مودا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مؤدا. [م ُ ءَدْ دا ] ( ع ص ) مؤدی [ م ُ ءَدْ دا ]. اداشده وپرداخته شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مؤدی شود.
دانشنامه عمومی
مودا می تواند به یکی از موردهای زیر اشاره داشته باشد
۱. مودا نام روستایی از توابع شهرستان دِبّاء البیعه در شبه جزیره و استان مسندم در کشور پادشاهی عمان است.
۲. مودا دهستانی در استان پالنسیای اسپانیا است.
۱. مودا نام روستایی از توابع شهرستان دِبّاء البیعه در شبه جزیره و استان مسندم در کشور پادشاهی عمان است.
۲. مودا دهستانی در استان پالنسیای اسپانیا است.
wiki: کوه حجر و رؤوس الجبال مسندم واقع شده است.
السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).
عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی .
جمعیت آن ۱۳۰ نفر (11 خانوار) است که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند. شغل عمدهٔ مردم روستا کشاورز است. بعضی از مردم نیز دام خانه ای نیز دارند.
السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).
عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی .
جمعیت آن ۱۳۰ نفر (11 خانوار) است که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند. شغل عمدهٔ مردم روستا کشاورز است. بعضی از مردم نیز دام خانه ای نیز دارند.
wiki: مودا (عمان)
اداشده و پرداخت شده.
واژه نامه بختیاریکا
( مَودا ) رشته ای در دیک و مودا
( مَودا ) مَمبو؛ متعلقات و پالایشهای پیش از زایمان حیوانات
( مَودا ) مَمبو؛ متعلقات و پالایشهای پیش از زایمان حیوانات
کلمات دیگر: