کلمه جو
صفحه اصلی

دودستگی

فارسی به انگلیسی

schism, split, faction

schism, split


فارسی به عربی

مشترک بین الحزبین

مترادف و متضاد

bipartisan (صفت)
دوحزبی، دودستگی

فرهنگ فارسی

اختلاف رای : عدم اتفاق و اتحاد .

لغت نامه دهخدا

دودستگی. [ دُ دَ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دودسته. دودرزی. دوتیرگی. انقسام به دو گروه. تعصب میان دو گروه. اختلاف عقیده بین دو گروه. اختلاف و دوعقیدگی بین دو گروه. اختلاف رأی. عدم اتفاق واتحاد. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوتیرگی شود.

فرهنگ عمید

۱. دو دسته بودن.
۲. [مجاز] اختلاف رٲی و عقیده میان دو گروه.

واژه نامه بختیاریکا

دو تلو

پیشنهاد کاربران

تفرقه


کلمات دیگر: