کلمه جو
صفحه اصلی

دپ

لغت نامه دهخدا

دپ. [دَ ] ( اِ ) دایره و بعربی دف خوانند. دف معرب آن است. ( لغت محلی شوشتر ). رجوع به دف شود. || طبلی و دهلی که یک پوست داشته باشد. ( ناظم الاطباء ).

دپ. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار در 25 هزارگزی جنوب باختری قصرقند و سه هزارگزی جنوب راه فرعی نیکشهر به قصرقند. کوهستانی. گرمسیر. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و برنج و خرما و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالروست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دپ . [دَ ] (اِ) دایره و بعربی دف خوانند. دف معرب آن است . (لغت محلی شوشتر). رجوع به دف شود. || طبلی و دهلی که یک پوست داشته باشد. (ناظم الاطباء).


دپ . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار در 25 هزارگزی جنوب باختری قصرقند و سه هزارگزی جنوب راه فرعی نیکشهر به قصرقند. کوهستانی . گرمسیر. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و برنج و خرما و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالروست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دانشنامه عمومی

دپ، روستایی از توابع بخش قصرقند شهرستان نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان ساربوک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۷۷ نفر (۶۹خانوار) بوده است.

دَپ؛ الفبا، خط (در دستور زبان). واژۀ دبستان (دپستان) از افزودن پسوند مکان ستان به دپ ساخته شده است. و دبیر که صورت تغییریافتۀ دپیور است، از همان ریشه است.


واژه نامه بختیاریکا

( دَپ ) پیچ خوردگی موهای سر ( زنان ) ؛ گره خوردگی موها
( دِپ ) کُند

پیشنهاد کاربران

مخفف دپرس ینی افسرده

دپ یعنی غمگین و افسرده

در لری به معنای موی در هم رفته ومجعد شده ناشی از شانه نکردن است

دپ ( Dap ) :در زبان بلوچی یعنی دهان


کلمات دیگر: