( صفت ) ناقص عقل : نمی ترسی ای گرگ ناقص خرد . که روزی پلنگت از هم درد ? ( سعدی لغ. )
ناقص خرد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناقص خرد. [ ق ِ خ ِ رَ ] ( ص مرکب ) بی عقل. نادان. ابله. کم فهم. بی شعور. بی ادراک :
نمی ترسی ای گرگ ناقص خرد
که روزی پلنگیْت از هم دَرَد؟
نمی ترسی ای گرگ ناقص خرد
که روزی پلنگیْت از هم دَرَد؟
سعدی.
کلمات دیگر: