آب بینی بزشتی افکندن
تقخیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تقخیة ) تقخیة. [ ت َ خ ِی َ ] ( ع مص ) آب بینی بزشتی افکندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تنخع شود.
تقخیة. [ ت َ خ ِی َ ] (ع مص ) آب بینی بزشتی افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تنخع شود.
کلمات دیگر: