رشوه دادن کسی را
مراشاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مراشاة ) مراشاة. [ م ُ ] ( ع مص ) رشوه دادن کسی را. ( منتهی الارب ). مصانعة. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). ملاینه. ( متن اللغة ). || یاری بخشیدن و هم پشت گردیدن. ( منتهی الارب ). مظاهره. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). محاباة. ( متن اللغة ).
مراشاة. [ م ُ ] (ع مص ) رشوه دادن کسی را. (منتهی الارب ). مصانعة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ملاینه . (متن اللغة). || یاری بخشیدن و هم پشت گردیدن . (منتهی الارب ). مظاهره . (اقرب الموارد) (متن اللغة). محاباة. (متن اللغة).
کلمات دیگر: