نبرد کردن با کسی در اندازه چیزی
مراجحه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مراجحة ) مراجحة. [ م ُ ج َ ح َ ] ( ع مص ) نبرد کردن با کسی در اندازه چیزی. ( از منتهی الارب ): راجحته فرجحته ؛ للمغالبه ؛ کنت أوزن منه. ( از متن اللغة ). || غالب آمدن. ( آنندراج ). رجوع به معنی قبلی شود.
مراجحة. [ م ُ ج َ ح َ ] (ع مص ) نبرد کردن با کسی در اندازه ٔ چیزی . (از منتهی الارب ): راجحته فرجحته ؛ للمغالبه ؛ کنت أوزن منه . (از متن اللغة). || غالب آمدن . (آنندراج ). رجوع به معنی قبلی شود.
کلمات دیگر: