نوک موی پیچیده
تقصبه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تقصبة ) تقصبة. [ ت َ ص ِ ب َ ] ( ع اِ ) تقصیبة. توک موی پیچیده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ، تقاصب وتقاصیب ، یقال : ما احسن تقاصیبها. ( اقرب الموارد ).
تقصبة. [ ت َ ص ِ ب َ ] (ع اِ) تقصیبة. توک موی پیچیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، تقاصب وتقاصیب ، یقال : ما احسن تقاصیبها. (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: