کلمه جو
صفحه اصلی

دوتاه گردیدن

فرهنگ فارسی

دو تاه گشتن . دو تا شدن .

لغت نامه دهخدا

دوتاه گردیدن. [ دُ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوتاه گشتن. دوتا شدن. دوتا گشتن. دولا شدن.دوتای شدن. ( یادداشت مؤلف ). تلوی. التواء؛ دوتاه گردیدن رسن. ( منتهی الارب ). رجوع به دوتاه گشتن شود.


کلمات دیگر: