کوتاهی نمودن قصور ورزیدن
تقصیر نمودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تقصیر نمودن. [ ت َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) کوتاهی نمودن. قصور ورزیدن :
با تو ندهد دل که جفایی کنم از بیش
هرچند بخدمت در، تقصیر نمایی.
با تو ندهد دل که جفایی کنم از بیش
هرچند بخدمت در، تقصیر نمایی.
منوچهری.
و رجوع به تقصیر ودیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: