کلمه جو
صفحه اصلی

مراباه

فرهنگ فارسی

پرهیز کردن و ترسیدن از کسی

لغت نامه دهخدا

( مراباة ) مراباة. [ م ُ ] ( ع مص ) ( از «ر ب و» ) مدارا کردن با کسی. ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || پول به ربا دادن. ( از اقرب الموارد ).

مراباة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ر ب و») مدارا کردن با کسی . (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || پول به ربا دادن . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: