خر غلط ززدن
مراغه زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مراغه زدن. [ م َ غ َ / غ ِ زَ دَ ]( مص مرکب ) خرغلت زدن. خرغلط زدن. تمرغ :
خصمانت مراغه می زننداندر خوی
هر چند که بی مرند در تبریزند.
خصمانت مراغه می زننداندر خوی
هر چند که بی مرند در تبریزند.
؟
کلمات دیگر: