کلمه جو
صفحه اصلی

فرمول بندی

مترادف و متضاد

formulation (اسم)
فرمول سازی، فرمول بندی، قاعده سازی، دستور سازی، تبدیل به قاعده رمزی

formulization (اسم)
فرمول سازی، فرمول بندی

فرهنگ فارسی

[ریاضی] به زبان رسمی ریاضی بیان کردن [شیمی] روشی برای انتخاب اجزای یک مخلوط


فرهنگستان زبان و ادب

{formulation} [ریاضی، شیمی] [ریاضی] به زبان رسمی ریاضی بیان کردن [شیمی] روشی برای انتخاب اجزای یک مخلوط

پیشنهاد کاربران

formulation of client
in use in psychology


کلمات دیگر: