صید شدن
صید گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صید گشتن. [ ص َ / ص ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) صید شدن. شکار شدن. به دام افتادن. اسیر صیاد شدن :
بهر صیدی می شدی بر کوه و دشت
ناگهان در دام عشق او صید گشت.
بهر صیدی می شدی بر کوه و دشت
ناگهان در دام عشق او صید گشت.
مولوی.
کلمات دیگر: