شرم جای. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) شرم اندام. آلت تناسل مرد و زن. عورت. ( یادداشت مؤلف ). شرم مرد و زن. ( ناظم الاطباء ). جای ستر عورت. ( آنندراج ). شرمگاه. ( فرهنگ فارسی معین ) :
خالی که به شرم جای آن نوش لب است
بر چشمه خورشید نشانی ز شب است.
خالی که به شرم جای آن نوش لب است
بر چشمه خورشید نشانی ز شب است.
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).
رجوع به شرمگاه شود.