( سجینة ) سجینة. [ س َ ن َ ] ( ع ص ) زن بندی. ( منتهی الارب ). مسجونه ، و تاء بدان متصل شود. هنگامی که موصوف شناخته نباشد، بخاطر رفع التباس. ( از اقرب الموارد ).
سجینه
لغت نامه دهخدا
سجینة. [ س َ ن َ ] (ع ص ) زن بندی . (منتهی الارب ). مسجونه ، و تاء بدان متصل شود. هنگامی که موصوف شناخته نباشد، بخاطر رفع التباس . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: