کلمه جو
صفحه اصلی

عظیر

لغت نامه دهخدا

عظیر. [ ع ُ ظَ ] (اِخ ) چاههایی است از آن ضباب . و آبی است گوارا در سرزمین رمث بین قنة، که آن را عناقة گویند. (از معجم البلدان ).


عظیر. [ ع ِظْ ی َرریا ع ِظْ ی َ ] ( ع ص ) کوتاه بالا. ( منتهی الارب ). قصیر. ( اقرب الموارد ). || درشت اندام. ( منتهی الارب ). قوی و سطبر. ( از اقرب الموارد ). || تند و ترنجیده. ( منتهی الارب ). کَزّ. ( اقرب الموارد ). || بدخوی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

عظیر. [ ع ُ ظَ ] ( اِخ ) چاههایی است از آن ضباب. و آبی است گوارا در سرزمین رمث بین قنة، که آن را عناقة گویند. ( از معجم البلدان ).

عظیر. [ ع ِظْ ی َرریا ع ِظْ ی َ ] (ع ص ) کوتاه بالا. (منتهی الارب ). قصیر. (اقرب الموارد). || درشت اندام . (منتهی الارب ). قوی و سطبر. (از اقرب الموارد). || تند و ترنجیده . (منتهی الارب ). کَزّ. (اقرب الموارد). || بدخوی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: