کلمه جو
صفحه اصلی

سجور

لغت نامه دهخدا

سجور. [ س ُ ] ( ع مص ) ناله واکشیدن شتر. ( المصادر زوزنی چ بینش ص 23 ). ( تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن و نالیدن شتر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

سجور. [ س َ ] ( ع اِ ) هر چه تنور بدان بتفسانند.( منتهی الارب ). فروزینه تنور. ( از اقرب الموارد ).

سجور. [ س َ ] (ع اِ) هر چه تنور بدان بتفسانند.(منتهی الارب ). فروزینه ٔ تنور. (از اقرب الموارد).


سجور. [ س ُ ] (ع مص ) ناله واکشیدن شتر. (المصادر زوزنی چ بینش ص 23). (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن و نالیدن شتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: