کلمه جو
صفحه اصلی

عفاره

لغت نامه دهخدا

( عفارة ) عفارة. [ ع َ رَ ] ( ع اِ ) یکی عَفار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عَفار شود. || ( اِمص ) خبیثی و پلیدی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || از اعلام زنان است. ( از منتهی الارب ).

عفارة. [ ع َ رَ ] (ع اِ) یکی عَفار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عَفار شود. || (اِمص ) خبیثی و پلیدی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || از اعلام زنان است . (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: