از اعلام است
عطیف
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عطیف. [ ع َ ] ( ع ص ) زن نرم خوی فرمانبربی کبر و نخوت. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
عطیف. [ ع ُ طَ ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ).
عطیف. [ ع ُ طَ ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ).
عطیف . [ ع َ ] (ع ص ) زن نرم خوی فرمانبربی کبر و نخوت . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
عطیف . [ ع ُ طَ ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: