کلمه جو
صفحه اصلی

سجله

لغت نامه دهخدا

( سجلة ) سجلة. [ س َ ل َ ] ( اِخ ) چاهیست که هاشم بن عبدمناف آن را کند، و اسدبن هاشم آن را به عدی بن نوفل بخشید. خالدة بنت هاشم گفته است :
نحن وهبنا لعدی سجلة
تروی الحجیج زغلة فزغلة.
و گفته اند قصی آن را کنده است. ( از معجم البلدان ).

سجلة. [ س َ ل َ ] (اِخ ) چاهیست که هاشم بن عبدمناف آن را کند، و اسدبن هاشم آن را به عدی بن نوفل بخشید. خالدة بنت هاشم گفته است :
نحن وهبنا لعدی سجلة
تروی الحجیج زغلة فزغلة.
و گفته اند قصی آن را کنده است . (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: