( مصدر ) فشار دادن غوره برای استخراج عصاره آن ۲ - به گریه آوردن گریان ساختن ۳ - ( مصدر ) گریه کردن ۴ - غایب شدن .
غوره فشاردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غوره فشاردن. [ رَ / رِ ف َ / ف ِ دَ ] ( مص مرکب ) غوره افشردن. گریان ساختن خود. گریه کردن :
ز دست ساقی دولت شراب ناب بنوش
حسود خام طمع میفشار گو غوره.
ز دست ساقی دولت شراب ناب بنوش
حسود خام طمع میفشار گو غوره.
بدر جامی.
کلمات دیگر: