شکارگیر
صید گیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صیدگیر. [ ص َ/ ص ِ ] ( نف مرکب ) شکارگیر. آنچه صید بچنگ آرد. صیدشکر :
کجا گشت شاهین او صیدگیر
ز شاهی گردون برآرد نفیر.
تیزچشم و صیدگیر و دزدران.
کجا گشت شاهین او صیدگیر
ز شاهی گردون برآرد نفیر.
نظامی.
روز صیادم بد و شب پاسبان تیزچشم و صیدگیر و دزدران.
مولوی.
کلمات دیگر: