کلمه جو
صفحه اصلی

عظره

لغت نامه دهخدا

( عظرة ) عظرة. [ ع َ ظِ رَ ] ( ع ص ) مؤنث عَظِر. رجوع به عظر شود. || شتر ماده ای که آبستن شود. ( منتهی الارب ). ناقه لاقح. ( اقرب الموارد ). || شتر ماده ای که آبستن نشود. از اضداد است. ( منتهی الارب ). ناقه لاقح. ( اقرب الموارد ).

عظرة. [ع َ رَ ] ( اِخ ) نام دو آب است. ( از معجم البلدان ).

عظرة. [ ع َ ظِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عَظِر. رجوع به عظر شود. || شتر ماده ای که آبستن شود. (منتهی الارب ). ناقه ٔ لاقح . (اقرب الموارد). || شتر ماده ای که آبستن نشود. از اضداد است . (منتهی الارب ). ناقه ٔ لاقح . (اقرب الموارد).


عظرة. [ع َ رَ ] (اِخ ) نام دو آب است . (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: