کلمه جو
صفحه اصلی

عطان

لغت نامه دهخدا

عطان .[ ع ِ ] (ع اِ) سرگین یا نمک که بر پوست پاشند تا بدبوی و تباه نگردد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


عطان.[ ع ِ ] ( ع اِ ) سرگین یا نمک که بر پوست پاشند تا بدبوی و تباه نگردد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

عطان. [ ع ُطْ طا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عاطِن. ( اقرب الموارد ). رجوع به عاطن شود. || قوم عطان ؛ قوم که شتران را بر «عطن » فرود آورند. ( منتهی الارب ). قومی که در اعطان و مأواهای شتران فرود آیند. ( از اقرب الموارد ). عُطون. عَطَنة. و رجوع به عطون و عطنة شود.

عطان . [ ع ُطْ طا ] (ع ص ، اِ) ج ِ عاطِن . (اقرب الموارد). رجوع به عاطن شود. || قوم عطان ؛ قوم که شتران را بر «عطن » فرود آورند. (منتهی الارب ). قومی که در اعطان و مأواهای شتران فرود آیند. (از اقرب الموارد). عُطون . عَطَنة. و رجوع به عطون و عطنة شود.


دانشنامه عمومی

عطان (به عربی: عطان) یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان صنعا واقع شده است.
فهرست شهرهای یمن


کلمات دیگر: