کلمه جو
صفحه اصلی

غوطیون

لغت نامه دهخدا

غوطیون. [ طی یو ] ( اِخ ) ج ِ مذکر سالم عربی غوطی در حال رفع. طایفه گت که ملت آلمان را تشکیل میدهند. رجوع به گت و اعلام المنجد شود.


کلمات دیگر: