مختصات: ۳۸°۰۴′ شمالی ۴۶°۱۷′ شرقی / ۳۸٫۰۶۷°شمالی ۴۶٫۲۸۳°شرقی / 38.067; 46.283اَنْگَجْ یکی از محله های مرکزی شهر تبریز است که در شمال شرق محلهٔ گجیل قرار گرفته است. عموم مردم این محله را با نام «انگش» می شناسند که از نظر لغوی به معنای گودالی کم عمق برای انتقال آب از مکانی به مکان دیگر است.
مصطفی عدل
نام کوی انگج از لغت «انگشت» پهلوی باستانی و تحریف شده از آن است. نادر میرزا در این باره می نویسد: «... این کلمه تحریف انگشت پهلوی است اگر سرایی یک ماسوره بهره (آب) دارد یک ثاقبه (سوراخ) کاوند یا دو سوراخ که باشد و هر چه بیشتر بود و ثقبه ها بیش و بیشتر باشد و آب از آن ثقبه ها (سوراخ ها) آن سو ریزد که اندازه ماسوره باشد که تخته ای از چوب، سوراخ نمایند به اندازه (بنصری) (انگشت کوچک) که در آن نفبه (سوراخ) به صعوبت رود و برای سرکوچه جایی باشد که انگج نامند و این کلمه تحریف انگشت پهلوی است.»
در «تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری» نوشته شده: «یکی از محله های راسته کوچه، برزن انگج نام دارد و آن را در رسائل و نامه ها چنین نویسند ولی در کتب قدیم از جمله روضات الجنان، جنات الجنان حافظ حسین کربلایی، انگشت و سر انگشت یعنی سر و محل انگشت مانند سر ویجویه، سرچشمه، سر خیابان و تاء در آخر آن الحاقی و از نوع تاء خورشت (خورش است).»
معنای (انگش = انگج) در زبان مردم تبریز، گودال و چاله کم عمقی که در مصب یا ریزش آب برای تقسیم و گرداندن آب از ممرّی (گذرگاهی) به ممرّ دیگر حفر می کند.
مصطفی عدل
نام کوی انگج از لغت «انگشت» پهلوی باستانی و تحریف شده از آن است. نادر میرزا در این باره می نویسد: «... این کلمه تحریف انگشت پهلوی است اگر سرایی یک ماسوره بهره (آب) دارد یک ثاقبه (سوراخ) کاوند یا دو سوراخ که باشد و هر چه بیشتر بود و ثقبه ها بیش و بیشتر باشد و آب از آن ثقبه ها (سوراخ ها) آن سو ریزد که اندازه ماسوره باشد که تخته ای از چوب، سوراخ نمایند به اندازه (بنصری) (انگشت کوچک) که در آن نفبه (سوراخ) به صعوبت رود و برای سرکوچه جایی باشد که انگج نامند و این کلمه تحریف انگشت پهلوی است.»
در «تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری» نوشته شده: «یکی از محله های راسته کوچه، برزن انگج نام دارد و آن را در رسائل و نامه ها چنین نویسند ولی در کتب قدیم از جمله روضات الجنان، جنات الجنان حافظ حسین کربلایی، انگشت و سر انگشت یعنی سر و محل انگشت مانند سر ویجویه، سرچشمه، سر خیابان و تاء در آخر آن الحاقی و از نوع تاء خورشت (خورش است).»
معنای (انگش = انگج) در زبان مردم تبریز، گودال و چاله کم عمقی که در مصب یا ریزش آب برای تقسیم و گرداندن آب از ممرّی (گذرگاهی) به ممرّ دیگر حفر می کند.
wiki: انگج