ایلام یا عیلام نام یکی از تمدن های ایران است که از سال ۳۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۴۰ سال قبل از تولد مسیح، در بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران گسترده بودند. ( تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است. [نیازمند منبع] ) تمدن ایلام یکی از قدیمی ترین و نخستین تمدن های جهان است. بر اساس بخش بندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمین های خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، ایلام و بخش هایی از استان های بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دوران هایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل می شد.
محتویات [نمایش]
نام [ویرایش]
نام این قوم هالتامتی ( Haltamti ) و سپس آتامتی ( Atamti ) بود که اکدیان آن را عیلام تلفظ می کرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شده است. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنه های زاگرس اشاره دارد.
تمدن های باستانی آسیای غربی
میان رودان، سومر، اکد، آشور، بابل
حتیان، هیتی ها، لیدیه
ایلام، اورارتو، ماننا، ماد، هخامنشی
امپراتوری ها / شهرها
سومر: اوروک – اور – اریدو
کیش – لاگاش – نیپور – اکد
بابل – ایسین – اموری - کلدانی
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود
ایلامیان – شوش
هوری ها – میتانی
کاسی ها – اورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایلام
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامی – هوری
سومری – اکدی
زبان مادی
ایلامی
اساطیر میان رودان
انوما الیش
گیل گمش – مردوخ
نیبیرو
بر اساس یک نظریه دیگر نام ایلام از یکی از نوه های نوح گرفته شده است. در تورات نام یکی از پسران سام، عیلام می باشد که بر اساس کتاب جاشر به منطقه خوزستان کنونی مهاجرت کرده و در آنجا تمدن تشکیل می دهد. یکی از پسران او دارای نام شوشان است که شهر شوش به نام او نامگذاری گردیده است.
نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم[۱] و کتیبه های داریوش در تخت جمشید و شوش[۲]، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعه ای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ می شده[۳] و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بوده است. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» ( ابتدای قرن ششم هجری ) در اشاره به خوزستان آمده است.
زبان ایلامی [ویرایش]
مقاله اصلی: زبان ایلامی
زبان ایلامی با هیچیک از زبان های سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی جدا و زبانی تک خانواده به شمار می آید. [۴] برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند هم خانواده می دانند. [۵][۶]
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود. [۷][۸] در بیشتر سنگ نوشته های عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی ( زبان بین المللی آن روزگار ) نوشته ها نیز آمده است.
ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از ابن مقفع ( عبدالله ابن المقفع ) زبان های ایرانی را «پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی» می شمارد که گواهی ست بر حضور زبان ایلامی ( خوزی ) تا دوره های آغازین اسلامی.
نژاد [ویرایش]
ایلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند هم خانواده می دانند. [۵][۸]
ایلامیان و سومری ها [ویرایش]
جام نقره ای زن ایلامی
عیلامیان هرگز زیر دولت نبودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابه های تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره می نویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی به این عقیده اند که غلبه عیلامیان بر سومری ها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه ایلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کرده اند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفته اند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش می کردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستان های مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسله ای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه ایلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیده است، که غلبه ایلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا ایلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند. » [۹]
قلمرو فرمانروایی ایلامیان [ویرایش]
تصویر یک زن ایلامی
پادشاهی ایلام در اوج قدرت خود توانسته بود حتی بر بخش های مهمی از میانرودان ( بین النهرین ) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمی شده است. این پادشاهی اتحادی بوده که ایل ها و طوایف منطقه را دربر می گرفته، اما چنین یکپارچگی می تواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیری های سیاسی میان رودان بازی کرده . . .
محتویات [نمایش]
نام [ویرایش]
نام این قوم هالتامتی ( Haltamti ) و سپس آتامتی ( Atamti ) بود که اکدیان آن را عیلام تلفظ می کرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شده است. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنه های زاگرس اشاره دارد.
تمدن های باستانی آسیای غربی
میان رودان، سومر، اکد، آشور، بابل
حتیان، هیتی ها، لیدیه
ایلام، اورارتو، ماننا، ماد، هخامنشی
امپراتوری ها / شهرها
سومر: اوروک – اور – اریدو
کیش – لاگاش – نیپور – اکد
بابل – ایسین – اموری - کلدانی
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود
ایلامیان – شوش
هوری ها – میتانی
کاسی ها – اورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایلام
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامی – هوری
سومری – اکدی
زبان مادی
ایلامی
اساطیر میان رودان
انوما الیش
گیل گمش – مردوخ
نیبیرو
بر اساس یک نظریه دیگر نام ایلام از یکی از نوه های نوح گرفته شده است. در تورات نام یکی از پسران سام، عیلام می باشد که بر اساس کتاب جاشر به منطقه خوزستان کنونی مهاجرت کرده و در آنجا تمدن تشکیل می دهد. یکی از پسران او دارای نام شوشان است که شهر شوش به نام او نامگذاری گردیده است.
نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم[۱] و کتیبه های داریوش در تخت جمشید و شوش[۲]، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعه ای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ می شده[۳] و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بوده است. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» ( ابتدای قرن ششم هجری ) در اشاره به خوزستان آمده است.
زبان ایلامی [ویرایش]
مقاله اصلی: زبان ایلامی
زبان ایلامی با هیچیک از زبان های سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی جدا و زبانی تک خانواده به شمار می آید. [۴] برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند هم خانواده می دانند. [۵][۶]
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود. [۷][۸] در بیشتر سنگ نوشته های عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی ( زبان بین المللی آن روزگار ) نوشته ها نیز آمده است.
ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از ابن مقفع ( عبدالله ابن المقفع ) زبان های ایرانی را «پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی» می شمارد که گواهی ست بر حضور زبان ایلامی ( خوزی ) تا دوره های آغازین اسلامی.
نژاد [ویرایش]
ایلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند هم خانواده می دانند. [۵][۸]
ایلامیان و سومری ها [ویرایش]
جام نقره ای زن ایلامی
عیلامیان هرگز زیر دولت نبودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابه های تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره می نویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی به این عقیده اند که غلبه عیلامیان بر سومری ها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه ایلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کرده اند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفته اند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش می کردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستان های مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسله ای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه ایلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیده است، که غلبه ایلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا ایلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند. » [۹]
قلمرو فرمانروایی ایلامیان [ویرایش]
تصویر یک زن ایلامی
پادشاهی ایلام در اوج قدرت خود توانسته بود حتی بر بخش های مهمی از میانرودان ( بین النهرین ) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمی شده است. این پادشاهی اتحادی بوده که ایل ها و طوایف منطقه را دربر می گرفته، اما چنین یکپارچگی می تواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیری های سیاسی میان رودان بازی کرده . . .