ابدانان
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
آبدانان. آبدانان مرکز شهرستان آبدانان از شهرهای تابعه استان ایلام در ایران است. آبدانان در میان رشته کوه های زاگرس واقع شده است. شهرستان آبدانان چهارمین شهرستان پرجمعیت استان ایلام و دویست و هشتاد و ششمین شهرستان ایران از نظر جمعیت است.
دیده بان محیط زیست و حیات وحش آبدانان
آبدانان از شمال شرقی باشهرستان دره شهر، از شمال با بخش میمه شهرستان دهلران، از غرب با شهرستان دهلران و از جنوب با شهرستان اندیمشک همسایه است. پروژه حفاری تونل شهرستان آبدانان با نام تونل «کبیر کوه» که ۵۳۰۰ متر طول دارد دومین تونل طولانی کشور است که تاکنون ۳۰۰۰ متر از این تونل حفاری شده است. این پروژه از سال ۱۳۸۹ه.ش کلید خورده است. این تونل یکی از بزرگترین طرح های تونل سازی کشور است که ساخت آن برای استان ایلام و شهرستان های حوزه جنوبی استان بخصوص شهرستان آبدانان از طرح های مهم و اثرگذار است.
مردم آبدانان به زبان های کردی و لری و لکی سخن می گویند.
مردم شهرستان آبدانان، همگی پیرو مذهب شیعه جعفری دوازده امامی هستند.
دیده بان محیط زیست و حیات وحش آبدانان
آبدانان از شمال شرقی باشهرستان دره شهر، از شمال با بخش میمه شهرستان دهلران، از غرب با شهرستان دهلران و از جنوب با شهرستان اندیمشک همسایه است. پروژه حفاری تونل شهرستان آبدانان با نام تونل «کبیر کوه» که ۵۳۰۰ متر طول دارد دومین تونل طولانی کشور است که تاکنون ۳۰۰۰ متر از این تونل حفاری شده است. این پروژه از سال ۱۳۸۹ه.ش کلید خورده است. این تونل یکی از بزرگترین طرح های تونل سازی کشور است که ساخت آن برای استان ایلام و شهرستان های حوزه جنوبی استان بخصوص شهرستان آبدانان از طرح های مهم و اثرگذار است.
مردم آبدانان به زبان های کردی و لری و لکی سخن می گویند.
مردم شهرستان آبدانان، همگی پیرو مذهب شیعه جعفری دوازده امامی هستند.
wiki: آبدانان
پیشنهاد کاربران
به احتمال زیاد ریشه واژه آبدانان ، از واژه محلی آن[ آوا دانانا] یا [اَوَ دانانا] باشد،
) آوا ) و یا ( اَوَ ) به معنی ( او ) که باید اشاره به خدای باشد به بالا یعنی ( او ) .
[دانا] یعنی ( دانستن و دانایی ) است.
[نا] حرف تاکید در زبان کُردی است.
پس کل واژهء [ آوا دانانا] می شود: او ( خدای ) دانا بهتر می داند.
اما چرا مردم این واژه را آبدانان تغییر داده اند، چون نسلهای بعدی فکر کرده اند که ( آوا اَوا یا اَوه ) معنی آب می دهد لذا به صورت آبدانان نوشته اند
رضاضحاکی راحت
مدرس و دبیر تاریخ
شهرستان اسدآباد
) آوا ) و یا ( اَوَ ) به معنی ( او ) که باید اشاره به خدای باشد به بالا یعنی ( او ) .
[دانا] یعنی ( دانستن و دانایی ) است.
[نا] حرف تاکید در زبان کُردی است.
پس کل واژهء [ آوا دانانا] می شود: او ( خدای ) دانا بهتر می داند.
اما چرا مردم این واژه را آبدانان تغییر داده اند، چون نسلهای بعدی فکر کرده اند که ( آوا اَوا یا اَوه ) معنی آب می دهد لذا به صورت آبدانان نوشته اند
رضاضحاکی راحت
مدرس و دبیر تاریخ
شهرستان اسدآباد
روستای دوزنان. و هر کلمه ایی آخرش نان ( نون. اون ( آرد ) باشد. تورکی است. مثل سمنان. مزینان. آبدانان. یونان. لوبنان. کوهبنان. . . . . . . .
آبدانان یک شهر لر نشین در استان ایلام است مردم این شهر به زبان لری لکی و لری مینجایی تکلم می کنند
در گذشته آبدانان بخشی از استان لرستان امروزی بوده است.
ایلات و طوایف لر در استان ایلام: شوهان ، کایدخورده ، دیناروند ، کاووسی ، ایسوند ، بیرانوند ، سلورزی ، هندمینی ، حسنوند ، قیاسوند ، چگنی ، رشنو ، رشنوادی ، دلفان ، سگوند ، زینی وند ، کولیوند ، پاپی ، میر ، جودکی ، بازگیر و . . .
ایلات لری که متاسفانه توسط پانکرد ها در استان ایلام کرد پندار شدن: کلهر ، ملکشاهی ، خزل و ارکوازی
در گذشته آبدانان بخشی از استان لرستان امروزی بوده است.
ایلات و طوایف لر در استان ایلام: شوهان ، کایدخورده ، دیناروند ، کاووسی ، ایسوند ، بیرانوند ، سلورزی ، هندمینی ، حسنوند ، قیاسوند ، چگنی ، رشنو ، رشنوادی ، دلفان ، سگوند ، زینی وند ، کولیوند ، پاپی ، میر ، جودکی ، بازگیر و . . .
ایلات لری که متاسفانه توسط پانکرد ها در استان ایلام کرد پندار شدن: کلهر ، ملکشاهی ، خزل و ارکوازی
زنده باد لک و لکستان بزرگ
از آبدانان تا دره شهر تا ایلام تا سیروان و چرداول تا سیمره تابدره و کوهدشت وچگنی و خرم آباد و رومشکان و سلسله و دلفان و بیرانشهر و زاغه و اسدآباد و نهاوند و کنگاور و صحنه و هرسین و بیستون و کرمانشاه و ماهیدشت و کلاردشت و کلات نادری و لوشان .
ئاواخته م سَربَرزی گیشت وه لاتی لکستانَ
از آبدانان تا دره شهر تا ایلام تا سیروان و چرداول تا سیمره تابدره و کوهدشت وچگنی و خرم آباد و رومشکان و سلسله و دلفان و بیرانشهر و زاغه و اسدآباد و نهاوند و کنگاور و صحنه و هرسین و بیستون و کرمانشاه و ماهیدشت و کلاردشت و کلات نادری و لوشان .
ئاواخته م سَربَرزی گیشت وه لاتی لکستانَ
کلمات دیگر: