دورس
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
گیاهی سمی که خربق نیز گویند .
لغت نامه دهخدا
دورس. [ دَ رَ] ( اِ ) گیاهی سمی که خربق نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). شوکران است. ( تحفه حکیم مؤمن ). گیاهی است که تخم آن را شوکران گویند و خوردن بیخ آن جنون آورد و به دورس تفتی معروف است زیرا که آن را از تفت یزد آورندو به عربی طحماء گویند. ( از برهان ) ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
= شوکران
شوکران#NAME?
دانشنامه آزاد فارسی
دورِس (Durres)
بندر اصلی آلبانی، با ۱۱۳,۹۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۳). مرکز تجاری و ارتباطی است و کارخانه های تولید آرد، صابون، سیگار و کارخانۀ ساخت دستگاه های الکترونیکی دارد. از ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۱ پایتخت آلبانی بود.
بندر اصلی آلبانی، با ۱۱۳,۹۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۳). مرکز تجاری و ارتباطی است و کارخانه های تولید آرد، صابون، سیگار و کارخانۀ ساخت دستگاه های الکترونیکی دارد. از ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۱ پایتخت آلبانی بود.
wikijoo: دورس
پیشنهاد کاربران
دورس: [اصطلاح نساجی]نوعی پارچه ضخیم تر بافته شده با ماشین های گردباف است که پشت پارچه به صورت تارهای نخ و روی آن دارای تراکم و ضخیم است و معمولا نخ های نگهدارنده پشت از پنبه و روی آن با هر نخی قابل بافت است . این پارچه ها کاربرد پاییزه و زمستانی دارند . دورس دونخ و سه نخ از رایج ترین دورس ها در بازار هستند.
پارچه ای با بافت ضخیم و پاییزی
کلمات دیگر: