کلمه جو
صفحه اصلی

رویت کردن

مترادف و متضاد

sight (فعل)
دید زدن، دیدن، بازرسی کردن، رویت کردن

پیشنهاد کاربران

ملاحظه کردن

نظر کردن

ریو

طلعت


کلمات دیگر: