بیهوده گفتن
باطل گفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باطل گفتن. [ طِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بیهوده گفتن. ناحق گفتن. ژاژخایی. پراکنده گویی :
بلی مرد آنکس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش باطل نگوید.
بلی مرد آنکس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش باطل نگوید.
سعدی ( گلستان ).
پیشنهاد کاربران
یاوه گویی
کلمات دیگر: