پيروزي يافتن بر , فتح کردن , تسخير کردن , چوب پنبه بطري را بر داشتن , رها کردن , گشودن (قفل) , بازکردن , باز کردن , غير بسته اي کردن , باز کردن (توپ پارچه وطومار و غيره) , باز شدن , واپيچيدن , باز کردن (بسته و غيره) , ازاد کردن , صاف کردن
افتح
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
افتح. [ اَ ت َ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از فتح بمعنی گشاینده تر. ( از یادداشتهای مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
بازکن. . . افتتاح کن. . . گشایش کن
کلمات دیگر: