کلمه جو
صفحه اصلی

تاج الرؤساء

لغت نامه دهخدا

تاج الرؤساء. [ جُرْ رُ ءَ ] ( اِخ ) حسین بن علی الباخرزی. او راست : «دمیةَ القصر» ( لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 1 ص 10 ). رجوع به باخرزی شود.

تاج الرؤساء. [ جُرْ رُ ءَ ] ( اِخ ) هبة اﷲبن الحسن بن علی. مکنی به ابونصر. منشی ادیب از نویسندگان دیوان انشاء بغداد. او را رساله های مدونی است. وی پسر خواهر امین الدولة ابن الموصلایاست. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 1118 ).

تاج الرؤساء. [ جُرْ رُ ءَ ] (اِخ ) حسین بن علی الباخرزی . او راست : «دمیةَ القصر» (لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 1 ص 10). رجوع به باخرزی شود.


تاج الرؤساء. [ جُرْ رُ ءَ ] (اِخ ) هبة اﷲبن الحسن بن علی . مکنی به ابونصر. منشی ادیب از نویسندگان دیوان انشاء بغداد. او را رساله های مدونی است . وی پسر خواهر امین الدولة ابن الموصلایاست . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1118).



کلمات دیگر: