کلمه جو
صفحه اصلی

جاجنی

لغت نامه دهخدا

جاجنی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به «جاجَن » که قریه ای است از قرای بخارا. ( الانساب سمعانی ). رجوع به جاجن شود.

جاجنی. [ ج َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن الحرب ، مکنی به ابی نصر. فقیهی است معروف. سمعانی در الانساب وی را نام برده و گوید منسوب به قریه جاجن است.

جاجنی . [ ج َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن الحرب ، مکنی به ابی نصر. فقیهی است معروف . سمعانی در الانساب وی را نام برده و گوید منسوب به قریه ٔ جاجن است .


جاجنی . [ ج َ ] (ص نسبی ) منسوب است به «جاجَن » که قریه ای است از قرای بخارا. (الانساب سمعانی ). رجوع به جاجن شود.



کلمات دیگر: